برنامههای آموزشی/اطلاعاتی که ادعا میکنند اپ اینونتور کلاس های تابستانی با دستورالعملهای پردازش FCC مطابقت دارند، با برچسب "E/I" پخش میشوند. این برچسب ها محتوای برنامه را بیشتر مشخص نمی کنند. تحقیقات مرکز سیاست عمومی Annenberg نشان می دهد که آگاهی بسیار کمی از وجود برنامه های E/I وجود دارد و تعداد کمی از والدین می دانند که حروف چیست.
علاوه بر این، ایستگاه های مختلف از آیکون های مختلفی برای نشان دادن این برنامه ها استفاده می کنند. از جنبه مثبت، تجزیه و تحلیل محتوا توسط همان گروه نشان میدهد که از زمان اجرایی شدن دستورالعمل پردازش، هم در کمیت و هم در کیفیت برنامههای آموزشی برای کودکان افزایش یافته است.
رسانه های صفحه نمایش و جوان ترین بینندگان: مفاهیمی برای توجه و یادگیریMary L. Courage، در توسعه شناختی در زمینه های دیجیتال، 2017
تلویزیون و کمبود کلاس های تابستانی توجه
نگرانیها در مورد تأثیر تلویزیون بر توسعه شبکههای توجه اولین بار اپ اینونتور در دهه 1970 به دنبال ظهور برنامههای تلویزیونی کودکانه مانند خیابان کنجد و افزایش مرتبط در مشکلات توجه گزارش شده (مانند حواسپرتی، بیش فعالی) در مدرسه مطرح شد. (گیست و گیبسون، 2000؛ سینگر، 1980).
اگرچه این سوال پیچیده در آن زمان حل نشد (Acevedo-Polakovich, Lorch, & Milich, 2007; Anderson & Hanson, 2010) اما یک دهه پیش با بازاریابی برنامه های تلویزیونی و ویدئویی، علاقه مجددی به ادبیات نوزادان و کودکان نوپا پیدا کرد. که به طور خاص آن گروه سنی را هدف قرار داده است.
کریستاکیس و همکاران (2004) دادههای گزارش کلاس های ایرانیان سایبر تابستانی والدین را از دو نظرسنجی در مقیاس بزرگ تجزیه و تحلیل کرد و یک همبستگی معنیدار بین میزان تماشای کودکان تلویزیون در سنین 1 و 3 و مشکلات توجه بعدی که با اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) سازگار بود، یافت. با این حال، دادههای آنها رابطه علی بین تماشای تلویزیون و توجه بعدی ایجاد نکرد و معیارهای آنها برای شناسایی کمبود بسیار گسترده بود.
متعاقباً، زیمرمن و کریستاکیس (2007) گزارش کردند که همبستگی بین میزان تماشای تلویزیون توسط کودکان کمتر از 3 سال و توجه بعدی تنها زمانی معنادار بود که محتوای برنامهها به عنوان اپ اینونتور سرگرمی خشن طبقهبندی شود. زمانی که محتوای برنامه آموزشی یا سرگرمی بدون خشونت بود، همبستگی معنیدار نبود.
علاوه بر این، میزان و نوع تماشای تلویزیون توسط کودکان 4 تا 5 ساله با توجه بعدی ارتباطی نداشت. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که 3 سال اول دوره حساسی برای آسیب احتمالی ناشی از تماشای تلویزیون سریع (خشونت آمیز) بود، اگرچه فقدان تأثیر در میان کودکان بزرگتر نشان داد که این مشکل ممکن است گذرا باشد.
کریستاکیس و زیمرمن پیشنهاد کردند که قرار کلاس های تابستانی گرفتن در معرض سرعت غیرطبیعی تغییر صدا و تصویر در مواد ویدئویی در این دوره حساس ممکن است اتصالات سیناپسی در شبکههای عصبی زیربنایی توجه اپ اینونتور را تغییر داده و دامنه توجه نوزاد را کوتاه کند.
علاوه بر این، آنها ادعا کردند که سرعت سریع به طور مکرر واکنش جهتگیری را به قیمت توجه مداوم و پردازش اطلاعات ایجاد میکند و نوزادان را وادار میکند که به طور ثابت به صفحه خیره شوند. با این حال، این استدلال با تحقیقاتی که نشان میدهد از سن 6 ماهگی، نوزادان توجه خود را در طول دورههای تماشای طولانی تنظیم میکنند، سازگار نیست.
آنها توجه خود را از طریق تغییرات در ویژگی های رسمی (مانند سرعت، صدا) مواد و کاهش همزمان ضربان قلب و مقاومت در برابر حواس پرتی در طول نگاه طولانی نشان می دهد که آنها مواد را در سطوحی پردازش می کنند (ریچاردز و اندرسون، 2004). علاوه بر این، مانند کودکان بزرگتر و بزرگسالان، نوزادان و کودکان نوپا معمولاً به عنوان اسباب بازی ها یا سایر محرک های رقابتی توجه آنها را به خود جلب می کنند، از مواد ویدئویی دور می شوند (بار، زک، گارسیا و مونتنر، 2008؛ اشمیت، پمپک، کرکوریان، لوند، و اندرسون، 2008). ؛ اپ اینونتور ستلیف و شجاعت، 2011).
مطالعه اولیه توسط کریستاکیس و همکاران. (2004) به کلاس های تابستانی طور گسترده مورد استناد قرار گرفت و mتوجه رسانه ای با این حال، بیشتر گزارشها مطالعات دیگری را نادیده گرفتند که از اقدامات دقیقتری برای شناسایی مشکلات توجه دوران